کد مطلب:182764 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

ماهیت قیام مختار
اما نهضت مختار با قیام مانند زید بن علی بن الحسین علیه السلام این تفاوت اساسی را داشت كه زید با مشاوره و تأیید امام باقر و صادق (علیهماالسلام) قیام نمود. هدف آن از قیام برگرداندن رهبری به عترت بود. خود انگیزه رهبری و حكومت داری نداشت.

لیكن مختار به عكس رفتار زید در پیش داشت. وی شعارهایی همانند یا لثارات الحسین را پوششی برای رسیدن به حكومت مطرح ساخت و بر همین اساس هنگامی كه موفق شد، هیچ گاه شاخصی از رهبری عترت مانند علی بن الحسین علیه السلام را مطرح نساخت. بلكه یك شعار انحرافی نیز در نهضت مختار مطرح بود و آن این كه وی مردم را به امامت و رهبری محمد حنفیه فرامی خواند! [1] .

به نظر می رسد این نیز صحیح نمی باشد. مختار نه مردم را به سمت عترت مانند علی بن الحسین علیه السلام فراخواند و نه به جانب محمد حنفیه. وی به دنبال ریاست و رهبری خودش بود. بهترین گواه بر این نكته این است كه بعد از دستیازی به اهداف خود، نه رهبری را به امام سجاد علیه السلام سپرد و نه به محمد حنفیه میدان داد. بر همین اساس قیام مختار نمی تواند مورد تأیید امام سجاد علیه السلام باشد. گرچه برخی از نتیجه های قیام مورد تأیید بود، و امام از آن ستایش نمود.

بر همین اساس در روایات فراوان آمده است كه وی بر علی بن الحسین علیه السلام دروغ بسته بود و به همین خاطر مورد نكوهش قرار گرفت، كان المختار یكذب علَی علی بن الحسین علیه السلام، [2] در روایات دیگر آمده است



[ صفحه 256]



كه حضرت هدایای وی را نمی پذیرفت و حتی فرستادگان مختار را به داخل خانه خویش راه نداد و حاضر نشد نامه مختار را بخواند و آنان را از پشت در خانه برگرداند،... فقال امیطوا عن بابی فانی لا اقبل هدایا الكذابین و لا اقرأ كتابهم. [3] «از كنار خانه من دور شوید كه من نه هدایای دروغگویان را می پذیرم و نه نامه های آنان را می خوانم».

دروغ مختار در این جهت می تواند باشد كه خود را مؤید از جانب عترت و حكومت خویش را مورد تأیید امام سجاد علیه السلام مطرح ساخته است. و چون این ادعای وی مورد تأیید حضرت نبود، از این جهت فرستاده های وی را نمی پذیرفته است و راضی نشد نامه وی را بازگشاید. خلاصه امام سجاد علیه السلام حكومت داری مختار را تأیید و امضا ننموده است.

به همین خاطر هنگامی كه از امام خواست وی را تأیید كند امام نه تنها وی را تأیید ننمود، بلكه از وی نكوهش نیز كرد. [4] این نكوهش ها می تواند متوجه همین جهت باشد كه وی به ناحق ادعای رهبری و خلافت می نمود. نه این كه نكوهش های همانند نكوهش زراره و امثال زراره باشد، كه امامان برای حفظ جان اصحاب، گاهی اصحاب خاص خویش را نكوهش می نمودند.

این كه برخی می گویند حكومت وی با موافقت امام بوده است، دلیلی بر آن وجود ندارد. امام سجاد علیه السلام در هیچ كدام از آثاری كه در دست است، حكومت داری مختار را تأیید نكرده است. اما ادعای پیامبری ایشان نیز در شواهد قطعی ثابت نیست.



[ صفحه 257]



ب: اما بعد دیگر شخصیت مختار و رفتار وی این است كه مختار گرچه فردی ریاست طلب بوده است، لیكن وی فردی زمان شناس نیز بوده است. برخلاف نهضت توابین كه از تدبیر جامع برخوردار نبود. مختار از یك زمان مناسب با بهره وری از اهرم های مناسب و شعار مناسب توانست حكومت كوفه را به چنگ آورد. و در سایه حكومت و توان مندی سیاسی خود كارهای بسیاری را به سود عترت (علیهم السلام) و پیروان آل رسول و تشیع انجام دهد.

بزرگ ترین خدمت مختار به اهل بیت (علیهم السلام)، كشتن پلیدهایی مانند عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد و فرزندش حفص و شمر بن ذی الجوشن و شرحبیل بن ذی كلاع، ابن حوشب، عبدالله بن ایاس، خولی بن یزید، و حصین بن نمیر... [5] اینها مهره های اصلی گردش حكومت به سود حزب حاكم عثمانیه در عراق بودند كه به دست مختار به هلاكت رسیدند.

عبیدالله در گردش اوضاع عراق به سود حزب عثمانیه نقش اول را عهده دار بود. به هلاكت رساندن این جرثومه های تباهی یكی از بزرگ ترین خدمت های مختار به شمار می رود كه چه بسا جبران ضعف های دیگر وی نیز باشد.

وی با كشتن قاتلان حسین و یارانش باعث سرور و خوشحالی اهل بیت (علیهم السلام) و تشیع شد. در سایه حكومت داری خودش به اوضاع هواداران عترت از جهات اجتماعی و اقتصادی رسیدگی نمود. در آثار روایی فراوان از كارهای خیر وی ستایش شده است. امام همام



[ صفحه 258]



در حق وی دعا می نماید. برخی نتایج قیام وی را تأیید و از آن ستاش می نماید.

از امام صادق علیه السلام روایت این گونه نقل شده است: مختار را دشنام ندهید كه وی قاتلان عترت را كشت و امور اجتماعی و اقتصادی شیعه را ساماندهی نمود، لا تسبوا المختار فانه قتل قتلتنا و طلب ثارنا و زوج اراملنا و قسم فینا المال علی العسرة. [6] هنگامی كه مختار سر عبیدالله و عمر سعد را برای امام سجاد علیه السلام فرستاد، امام همام سجده شكر به جای آورده و خدا را سپاس كرد كه خون حسین علیه السلام را خون خواهی كرده و در حق مختار دعا كرد، فخر ساجدا و قال الحمد الله الذی ادرك ثاری من اعدائی و جزی الله المختار خیرا. [7] امام سجاد علیه السلام تا آن روز خنده به لبانش نیآمده بود. با مشاهده سر عبیدالله خندان شد. و میان مردم میوه تقسیم نمود. [8] .

و نیز از امام باقر علیه السلام در حق او این گونه روایت شده است: مختار خانه پیروان اهل بیت را آباد ساخت و به خون خواهی آنان به پا خواست، خدا وی را رحمت كند، أولم یبن دورنا قتل قاتلنا و طلب دمائنا فرحمه الله. [9] .

از امام صادق علیه السلام روایت است كه زنان بنی هاشم بعد از ماتم حسین علیه السلام موی خویش را شانه نكردند و حنا نبستند تا هنگامی كه مختار سر قاتلان حسین علیه السلام را به مدینه فرستاد، قال علیه السلام ما امتشطت فینا هاشمیة و لا اختضبت حتی بعث الینا المختار برؤوس الذین قتلوا الحسین علیه السلام. [10] .



[ صفحه 259]




[1] يعقوبي، ج 2، ص 174!.

[2] رجال كشي، ص 125.

[3] همان، ص 126.

[4] مروج الذهب، ج 3، ص 74.

[5] طبري، ج 5، ص 177، اسد الغابه، ج 5، ص 128، مروج الذهب، ج 3، ص 97.

[6] رجال كشي، ص 125.

[7] همان، ص 127.

[8] يعقوبي، ج 2: ص 176.

[9] رجال كشي، ص 126.

[10] همان، ص 127.